آرشیو برچسب: آموزش

جملات پشت آیفون چه معنی می‌دهند؟ اگر شماهم صاحب یک آیفون باشید، قطعا به جملات، حروف و اعداد هک شده پشت موبایل خود دقت کرده‌اید.
به احتمال زیاد شما معنی آن عبارات را نمی‌دانید!
خب این طبیعی است. من در این مقاله قصد دارم به بررسی هر یک از عبارات درج شده در پشت آیفون شما بپردازم.
با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

کلمه FCC ID و IC ID توضیحات:
اگر به نوشته‌های ریز پشت آیفون خود دقت کنید، این دو عبارت را پیدا خواهید کرد که در جلوی آنها شماره‌‌های شناسایی دولت درج شده است.
این نوشته‌ها تعیین کننده محصولات خاص دولت‌های آمریکا و کانادا هستند.
به‌طور مثال کلمه BCG و ۵۷۹C نشان دهنده کمپانی و حروف بعد از این کلمات اشاره به محصولات خاص دولت دارد.
کلمه IMEI توضیحات:
این کلمه مخفف International Mobile Equipment Identity است. اعداد نوشته شده روبه‌روی این کلمه شماره شناسایی و هویت آیفون شماست و هر آیفونی کد مخصوص به خودش را دارد.
البته می‌توانید با شماره گیری #۰۶#* کد IMEI آیفون خود را مشاهده کنید.
این کد را با کد ثبت شده پشت آیفون‌تان و جعبه موبایل مطابقت دهید. اگر هر دو کد شبیه یکدیگر بودند، یعنی دستگاه شما اصل است!
علامت FC توضیحات:
این علامت برروی یک‌سری از آیفون‌ها نوشته شده و به‌عنوان یک تمبر از سوی کمیسیون ارتباطات فدرال درج شده و به‌معنای آن است که این دستگاه در آمریکا قابل معامله بوده و می‌توان آن را فروخت.
علامت سطل زباله توضیحات:
این علامت نیازی به توضیح خاصی ندارد و همان‌طور که از شکل آن پیداست به این معناست که آیفون را نباید به‌عنوان یک زباله به حساب آورد و آن را درون سطل زباله انداخت.
علامت‌های تعجب و C E و عدد ۰۶۸۲ توضیحات:
ابتدا علامت تعجب، سپس کد ۰۶۸۲ در وسط و در آخر حرف C E پشت بعضی از آیفون‌ها ثبت شده است.
اگر این سه علامت را در پشت آیفون خود دیدید، یعنی موبایل شما، در یکی از کشورهای اروپایی تولید شده است نه در آمریکا!
حرف S توضیحات:
حرف S بر پشت دستگاه آیفون نیز از زمان عرضه آیفون ۶S درج شده و نشان‌دهنده مدل گوشی به‌عنوان سری S آیفون‌ها است.
جمع‌بندی تمام حروف و عباراتی که در لوزام‌الکترونیک خود می‌بینید، معنا و مفهوم خاصی دارند.
که با بررسی آن‌ها، می‌توانید سری‌ساخت، مدل، کشور سازنده، شماره سریال، اصالت محصول و بسیاری از اطلاعات دیگر را به‌دست آورید.
نوشته معنی جملات نوشته شده در پشت آیفون‌های اپل چیست؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

امروزه عمر باتری به‌معنای عمر زندگی اجتماعی است. برخی جهت جلوگیری از اتمام باتری گجت خود، اقدام به خرید پاوربانک‌ها می‌کنند. در این مطلب ظرفیت واقعی این منابع شارژ را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
ظرفیت واقعی پاوربانک‌ها همیشه همانی نیست که در مشخصات این دستگاه‌ها نوشته شده و یا اینکه توسط بازاریابان تبلیغ می‌شود. مثلا اگر یک پاوربانک، ظرفیتی ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی داشته باشد، این موضوع لزوما بدین معنا نیست که این منبع شارژ می‌تواند گلکسی S20 اولترا و یا موتورولا اج پلاس را دقیقا ۴ بار شارژ کند. در عمل، ظرفیت واقعی پاوربانک‌ها حدود دو سوم مقدار نوشته شده بر روی جعبه آن‌ها است. این موضوع بدین معنا بوده که این دستگاه‌ها می‌توانند یک گوشی هوشمند با ظرفیت باتری ۵۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی را تنها دو بار (یا دو بار و نیم) شارژ کنند.
در این مقاله شیوه کار دقیق پاوربانک‌ها را برای شما توضیح می‌دهیم. همچنین مبنایی را نیز به شما ارائه خواهیم داد که با استفاده از آن می‌توانید با یک حساب سرانگشتی، بفهمید که پاوربانک‌ شما در اصل چقدر ظرفیت واقعی داشته و باید تا چه حد از آن انتظار داشته باشید. فهم این موضوع می‌تواند به شما در مدیریت عمر باتری گوشی و پاوربانک کمک نماید.
توضیحی در رابطه با ظرفیت باتری و پاوربانک‌ها
پاوربانک‌ها در اصل یک باتری قابل حمل به شمار می‌آیند. اگر گوشی اندروید و یا آیفون شما با کمبود باتری مواجه شده، آنگاه شما می‌توانید با اتصال آن به یک پاوربانک، این موضوع را مرتفع سازید. اگر زیاد به مسافرت رفته و یا اینکه زیاد در خانه نمی‌مانید، آنگاه پاروبانک‌ها می‌توانند همراهی ایدئال برای شما باشند.
به هر حال، یک پاوربانک ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی لزوما به این معنا نیست که شما می‌توانید با یک بار شارژ کردن آن، تمامی این مقدار را به گوشی خود انتقال دهید. در عمل، گوشی شما مقدار کمتری را از پاوربانک استخراج می‌کند. در حالت عمومی، مخازن شارژ می‌توانند حدود ۶۶ درصد ظرفیت خود را به گوشی‌های هوشمند انتقال دهند که این موضوع نیز دو دلیل دارد:
دلیل اول: خروجی پاوربانک‌ها، ۳٫۷ ولت است، در حالی که به دلیل استانداردهای فنی USB، باتری گوشی‌های هوشمند در راندمان ۵ ولت شارژ می‌شود. همین موضوع باعث می‌شود تا میان ورودی گوشی شما و خروجی پاوربانک، یک عدم تعادل ایجاد شود.
به‌عنوان مثال، اگر پاوربانک شما ظرفیت ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی داشته و سپس این عدد را در ۳٫۷ ضرب کنیم، می‌فهیم که کل انرژی آن برابر با ۷۴۰۰۰ میلی‌‍‌وات ساعت خواهد بود. در هر صورت، پاوربانک‌ها جهت شارژ گوشی‌ها باید بتوانند خروجی ۵ ولت داشته باشند، بنابراین باید این ۷۴۰۰۰ میلی‌وات ساعت را بر عدد ۵ تقسیم کنیم (جهت تبدیل به میلی‌آمپر ساعت). در نهایت می‌بینیم که این مخزن شارژ، می‌تواند ۱۴۸۰۰ میلی‌آمپر ساعت خروجی مختص باتری گوشی شما را ارائه دهد.
اما بازهم در عمل، پاوربانک ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی شما نمی‌تواند تمامی ۱۴۸۰۰ میلی‌آمپر ساعت انرژی خود را به گجت‌های هوشمند انتقال دهد، زیرا عاملی دیگر نیز در این بین دخیل بوده که می‌تواند خروجی واقعی را تحت تأثیر قرار دهد.
دلیل دوم: ناکارآمدی فرایند شارژ باعث می‌شود تا شارژ ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی یک پاور بانک، کمتر از شارژ ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی باتری یک گوشی هوشمند باشد. به‌عنوان مثال، مقاومت الکتریکی موجود در کابل USB می‌تواند مقدار کل انرژی منتقل شده به گوشی را کاهش دهد. بدین ترتیب، درصدی از انرژی پاوربانک شما در طول فرایند شارژ به گرما تبدیل شده و در واقع در باتری گوشی شما ذخیره نمی‌شود. علاوه بر این‌ها، عوامل محیطی همانند دما نیز می‌توانند کارایی شارژ را تحت تأثیر قرار دهند.
در کل، ناکارآمدی می‌تواند انرژی قابل انتقال پاوربانک شما را حدود ۱۰ درصد کاهش دهد. مثلا اگر شما یک پاوربانک ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی داشته باشید و ظرفیت واقعی آن نیز ۱۴۸۰۰ میلی‌آمپر ساعت باشد، آنگاه ناکارآمدی فرایند انتقال انرژی باعث خواهد شد تا انرژی منتقل شده به باتری گوشی شما، به ۱۳۳۲۰ میلی‌آمپر ساعت کاهش یابد.
در نتیجه، اگر یک پاوربانک ۲۰۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی را کاملا شارژ کنیم، آنگاه با آن می‌توانیم گوشی ۵۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی خود را حدود ۲٫۶۶ بار به‌طور کامل شارژ کنیم (فقط با یک بار شارژ پاوربانک). طبیعتا عددهای ذکر شده در بالا می‌توانند بسته به ظرفیت پاوربانک و باتری گوشی شما نیز تغییر کنند. در کل باید ظرفیت پاوربانک خود را در ۳٫۷ ضرب کرده و سپس آن را بر ۵ تقسیم، و در نهایت نیز عدد به دست آمده را در ۹۰ درصد ضرب کنید تا بتوانید تقریبی از ظرفیت واقعی پاوربانک خود را به دست آورید.
قاب‌های شارژ
اکثر موارد ذکر شده در بالا، در رابطه با قاب‌های شارژ نیز صدق می‌کنند. این قاب‌ها نیز خروجی ۳٫۷ ولت دارند، در حالی که به دلیل نیازمندی‌های USB، باتری گوشی‌ها ورودی ۵ ولت دارند. در نهایت با در نظر گرفتن عوامل مربوط به ناکارآمدی، قاب‌های شارژ نیز می‌توانند ۶۶ درصد شارژ تبلیغی خود را ارائه دهند.
قاب‌های شارژ می‌توانند کارایی بالاتری نسبت به پاوربانک‌ها داشته باشند، زیرا این قطعات جهت اتصال به گوشی شما، به هیچ کابلی نیاز ندارند. البته این مخازن شارژ به دلیل اندازه کوچک‌تر خود، طبیعتا ظرفیت باتری کمتری نیز خواهند داشت.
نوشته ظرفیت واقعی پاوربانک‌ها چقدر بوده و چگونه به محاسبه آن بپردازیم؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

ممکن است در واتساپ، کسی پیامی برای شما ارسال کرده باشد و شما می‌خواهید آن پیام را ببینید اما دوست ندارید که او بفهمد!
روش‌هایی وجود دارند که می‌توان بدون خوردن تیک آبی در این پیام‌رسان قدرتمند، پیام‌ها را دید. بدون این‌که شخص فرستنده آن بفهمد!
در این مقاله قصد داریم به بررسی این راه‌حل‌ها بپردازیم. با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

مقدمه‌ای در ارتباط با واتساپ
واتساپ یک پیام‌رسان محبوب و قدرتمند است که بعد از فیلترینگ تلگرام در ایران، به‌صورت چشم‌گیری در بین کاربران رواج پیدا کرد.
با این‌که با واتساپ می‌توانید تماس‌های ویدیوئی و صوتی برقرار کنید، اما کاربرد اصلی‌ آن رد و بدل پیام‌های متنی، تصویری و صوتی است.که اصطلاحا به آن چت می‌گویند.
وقتی شما پیامی در واتساپ ارسال می‌کنید سه حالت وجود دارد:
خوردن یک تیک تیره رنگ کنار پیام: این حالت به آن معناست که طرف مقابل شما آنلاین نیست. خوردن دو تیک تیره رنگ کنار پیام: این حالت یعنی طرف مقابل شما آنلاین است. خوردن دو تیک تیره رنگ کنار پیام، و کلمه online زیر اسم مخاطب: این حالت به آن معناست که مخاطب شما، آنلاین و در واتساپ در آن لحظه حضور دارد. خوردن دو تیک آبی رنگ کنار پیام: این حالت به‌معنای آن است که مخاطب شما پیام شما را دیده است. بنابراین، اپلیکیشن Watsapp به گونه‌ای طراحی شده است که با خوردن دو تیک آبی درکنار پیام، نشان‌دهنده خوانده شدن پیام توسط طرف مقابل است.
اما آیا راهی وجود دارد تا بدون خوردن تیک آبی پیام دیگران را ببینیم؟
خوشبختانه این امر امکان‌پذیر است و از سه روش می‌توان اقدام به انجام این کار کرد.
ما در این مقاله قصد داریم به روش‌هایی که می‌شود این پیام‌ها را خواند، بپردازیم.
اگر سوالی یا مشکلی داشتید، از طریق ارسال دیدگاه سوال خود را بپرسید در اسرع وقت پاسخ خواهیم داد.
با من همراه باشید.
خواندن پیام در واتساپ بدون خوردن تیک آبی! غیرفعال کردن گزینه Receipts از منوی تنظیمات یکی از بهترین و ساده‌ترین راه‌ها برای خواندن پیام بدون تیک خوردن، استفاده از این روش است.
بدین منظور، مراحل زیر را برای فعال کردن receipts را دنبال کنید:
setting/Account/Privacy/Read receipts اما متاسفانه روش فوق یک مشکل دارد!
وقتی کسی پیامی به شما ارسال می‌کند، شما می‌توانید بدون خوردن تیک آبی پیام او را ببینید. اما این دو طرفه است!
یعنی وقتی شماهم برای کسی ارسال می‌کنید، شما نیز نمی‌توانید بفهمید که او پیام شما را دیده است یا خیر!
فعال کردن حالت‌پرواز Airplane Mode یکی از روش های جالبی که می‌توانید پیام دیگران را بدون خوردن تیک آبی رنگ مشاهده کنید، فعال کردن حالت‌پرواز است!
اگر پیامی در واتساپ دریافت کردید، پیام را باز نکنید. از واتساپ خارج شوید و اینترنت خود را به‌صورت کامل قطع کنید. حالت‌پرواز موبایل خود را روشن کنید. وارد واتساپ شده و پیام مورد نظر را بخوانید. دوباره به‌طور کامل از واتساپ بیرون آمده و حالت‌پرواز را خاموش کنید. خواهید دید که پیام شما جز پیام‌های ناخوانده باقی مانده است! استفاده از ویجت واتساپ! یکی از بهترین،کاربردی‌ترین و جالب‌ترین روش‌ها، این روش است!
شما باید در ابتدا ویجت واتساپ را در موبایل خود فعال کنید. خواهید دید که بدون وارد شدن به اپ، تمامی پیام‌های مخاطبین شما در لیست این ویجت نمایش داده شده است.
اما این‌هم خالی از مشکل نیست!
و مشکل ویجت، محدود بودن شکلک‌ها و ایموجی‌ها و عدم نمایش تصاویر و ویدئوهاست!
جمع‌بندی همانظور که در این مقاله توضیح دادیم، سه روش جامع برای خواندن پیام‌های مخاطبین ارائه شد.
نوشته خواندن پیام در واتساپ بدون خوردن تیک آبی! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

شاید اندازه پیش‌فرض متون مرورگر گوگل کروم برای بسیاری از کاربران ناخوشایند باشد. در این مقاله قصد داریم تا شیوه تغییر اندازه فونت مرورگر محبوب شرکت گوگل را به شما آموزش داده تا دیگر مشکلی در خواندن صفحات اینترنتی نداشته باشید. در ادامه با ما همراه باشید.
راه‌حلی جایگزین؛ حالت بزرگنمایی پیش از اینکه سراغ تغییر اندازه پیش‌فرض متون گوگل کروم برویم، بد نیست که اشاره‌ای به ویژگی بزرگنمایی (Zoom) این مرورگر داشته باشیم. با استفاده از این قابلیت می‌توانید اندازه متون و تصاویر را از طریق منو و یا با فشار دادن میانبرهای صفحه‌کلید، تغییر دهید. البته اگر اندازه پیش‌فرض متون را تغییر دهیم، آنگاه این تغییرات تأثیری بر اندازه تصاویر موجود در صفحات وب نخواهند داشت.
شیوه تغییر اندازه پیش‌فرض متون در گوگل کروم جهت انجام این کار باید به منوی تنظیمات مراجعه کنید. ابتدا اپلیکیشن گوگل کروم را باز کرده و در گوشه بالا سمت راست آن، بر روی سه-نقطه عمودی کلیک کنید. در ادامه باید گزینه “Settings” را انتخاب کنید.

در منوی Settings باید یا در نوار کناری بر روی گزینه “Appearance” کلیک کرده و یا اینکه آن‌قدر پایین بروید تا به این بخش برسید. در ادامه باید گزینه “Font Size” را پیدا کنید.

اگر بر روی منوی کشویی گزینه Font Size کلیک کنید، آنگاه ۵ گزینه “Very Small (خیلی کوچک)”، “Small (کوچک)”، “Medium (متوسط)”، “Large (بزرگ)” و “Very Large (بسیار بزرگ)” را مشاهده خواهید کرد.

“Medium” همان اندازه پیش‌فرض است، بنابراین اگر قصد تغییر دارید، آنگاه باید به انتخاب سایر گزینه‌ها بپردازید. پس از انتخاب اندازه مدنظر خود، باید از منوی تنظیمات خارج شوید. بدین ترتیب اندازه متون وب‌سایت‌های مورد بازدید شما تغییر خواهد کرد. اگر هم نظرتان عوض شد، آنگاه می‌توانید با دنبال کردن گام‌های بالا، تغییرات ایدئال خود را اعمال کنید.
تغییر دقیق‌تر اندازه متون در گوگل کروم اگر از ۵ گزینه پایه تغییر فونت راضی نبوده و می‌خواهید که کنترل دقیق‌تری بر اندازه متون داشته باشید، آنگاه باید در گوگل کروم به “Settings > Appearance” رفته و سپس بر روی گزینه “Customize fonts” کلیک کنید.

در صفحه Customize fonts می‌توانید کنترل دقیق‌تری بر اندازه فونت‌ها داشته باشید (۱۶، مقدار پیش‌فرض است). با تکان دادن اسلایدر می‌توانید تغییرات را مشاهده کنید. همچنین در اینجا امکان تعیین حداقل اندازه فونت را نیز خواهید داشت، بدین شیوه هیچ متنی بسیار کوچک نشان داده نمی‌شود.

البته اگر بخواهید، می‌توانید ظاهر و شکل فونت‌ها را نیز در همین صفحه تغییر دهید.

جهت کسب بهترین نتیجه، باید خودتان به آزمون و خطا بپردازید. بهتر است که در هر بار تغییر تنظیمات، چندین وب‌سایت را نیز امتحان کنید. پس از کسب نتیجه ایدئال خود، می‌توانید صفحه تنظیمات را بسته و سپس به‌ وب‌گردی ادامه دهید.
نوشته تغییر اندازه پیش‌فرض متون گوگل کروم با چند کلیک ساده! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

ویندوز ۱۰ محیطی عالی جهت انجام همزمان چندین کار است. جهت مالتی‌تسکینگ بهتر در این سیستم‌عامل، می‌توان صفحه‌نمایش را به چندین قسمت تقسیم کرد. با انجام این کار می‌توان چندین اپلیکیشن را به‌صورت همزمان و آسان، مدیریت کرد.
در ویندوز ۱۰، مایکروسافت توجه بیشتری را بر مکانیسم چفت شدن (snapping) معطوف کرد و همچنین عملکرد این ویژگی را نیز توسعه بخشید. راه‌کارهای مختلفی جهت تقسیم صفحه‌نمایش در ویندوز ۱۰ وجود دارند که هر کدام به نوبه خود می‌توانند باعث انجام هر چه بهتر کارها ‌شوند. علاوه بر این‌ها، این ویژگی‌ها از وضوح‌های بالاتر و همچنین چندین مانیتور نیز پشتیبانی بهتری به عمل می‌آورند.
نکته: این آموزش مربوط به نسخه کامل ویندوز بوده؛ همانی که بر روی رایانه‌های شخصی یافت می‌شود. ردموندی‌ها برای دستگاه‌های دو نمایشگره آینده خود همانند Surface Duo، ویندوز ۱۰ ایکس را تدارک دیده‌اند. از آنجایی که چنین دستگاه‌هایی در اصل نمایشگری تقسیم شده دارند، پس این آموزش شامل آن‌ها نمی‌شود.
تقسیم صفحه‌نمایش در ویندوز ۱۰ با استفاده از Snap Assist یکی از مهم‌ترین مواردی که در ویندوز ۱۰ به قابلیت‌ تقسیم صفحه‌نمایش مربوط می‌شود، Snap Assist است. این ویژگی باعث می‌شود تا آرایش پنجره‌های باز در این سیستم‌عامل، آسان‌تر شود. در زیر به شیوه استفاده از این قابلیت اشاره می‌کنیم.
گام اول: پنجره موردنظر خود را گرفته و سپس آن را به سمت لبه‌ نمایشگر بکشید.

گام دوم: در ادامه می‌بینید که کادری نیمه شفاف ایجاد شده و محل قرارگیری پنجره موردنظر را به شما نشان می‌دهد. اگر از نتیجه کار راضی هستید، آنگاه می‌توانید پنجره را رها کرده تا در محل جدید خود قرار گیرد. البته می‌توانید با فشردن کلید ویندوز و کلید جهت‌نمای راست یا چپ نیز، آخرین پنجره انتخاب شده را به یک طرف نمایشگر انتقال دهید.
گام سوم: اگر چندین برنامه و یا پنجره را باز کرده باشید، آنگاه در هنگام انتقال یکی از آن‌ها به لبه نمایشگر‌، می‌بینید که در نیمه بعدی، گزینه‌هایی جهت قرارگیری به شما نمایش داده شده و باید از میان آن‌ها به انتخاب بپردازید. بر روی گزینه مدنظر خود کلیک کنید تا به‌صورت خودکار در نیمه خالی صفحه‌نمایش قرار گیرد.
پس از قرارگیری پنجره‌ها می‌توانید با کشیدن جدا کننده بین آن‌ها، به‌سادگی اندازه آن‌ها را تغییر دهید. البته در اینجا محدودیتی در رابطه با باریک بودن پنجره‌ها وجود دارد. در واقع این ویژگی باعث می‌شود تا پنجره‌ای بیش از حد کوچک نشده و در نتیجه بتوانند کارایی خود را حفظ کنند.

کار با بیش از دو پنجره اگر از نمایشگری بزرگ و یا وضوحی بالا برخوردار هستید، آنگاه می‌توانید از فضای صفحه‌نمایش خود جهت مدیریت چندین پنجره استفاده کنید. قابلیت Corner Snap به شما این امکان را می‌دهد تا چهار پنجره را در یک نمایشگر جای دهید.
گام اول: پنجره موردنظر خود را به یکی از گوشه‌ها بکشید. البته می‌توانید “کلید ویندوز + کلید جهت‌نمای راست یا چپ” را فشار داده و سپس یکی از “کلیدهای جهت‌ بالا یا پایین” را نیز فشار دهید.

گام دوم: حال باید اقدامی مشابه را نیز در همان طرف، و بر روی پنجره‌ای دیگر انجام دهید. بدین ترتیب در یک طرف صفحه‌نمایش، دو پنجره خواهید داشت. در واقع با این روش، ویژگی Corner Snap را فعال کرده‌اید و بدین ترتیب می‌توانید فضای خالی باقی مانده را با یک الی دو پنجره دیگر، پوشش دهید.

گام سوم: اگر بخواهید که یک آرایش ۴ پنجره‌ای را ترتیب دهید، آنگاه باید پنجره سوم را به یکی از گوشه‌ها کشیده و سپس در Snap Assist، پنجره یا اپلیکیشن چهارم را نیز انتخاب کنید.
غیرفعال کردن Snap Assist و تعدیل تنظیمات اگر بنا به دلایلی Snap Assist مزاحم کار شما می‌شود، می‌توانید آن را به‌سادگی غیرفعال کنید.
گام اول: واژه “Settings” را در کادر جست‌و‌جوی ویندوز وارد کرده و سپس نتیجه درست را انتخاب کنید.
گام دوم: آیکون “System” را انتخاب کرده و سپس در منوی سمت چپ، بر روی گزینه “Multitasking” کلیک کنید.

در اینجا امکان فعال و یا غیرفعال کردن چندین گزینه را خواهید داشت که یکی از آن‌ها، “When I snap a window, show what I can snap next to it” بوده و جهت غیرفعال کردن Snap Assist کاربرد دارد. سایر گزینه‌های دیگر شامل موارد زیر می‌شوند:
When I snap a window, automatically size it to fill available space: در هنگام چفت کردن یک پنجره، به‌صورت خودکار اندازه آن را تغییر بده تا فضای موجود را پر کند. When I resize a snapped window, simultaneously resize any adjacent snapped window: در هنگام تغییر اندازه یک پنجره چفت شده، به‌صورت همزمان اندازه سایر پنجره‌های چفت شده دیگر را نیز تغییر بده. نوشته تقسیم صفحه‌نمایش در ویندوز ۱۰ چگونه انجام شده و چه مزایایی دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

تغییر عادت مستلزم صرف زمان و انضباط است، اما تغییر تنظیمات macOS فقط چند ثانیه زمان می‌برد. در این مقاله به چند مورد از ترفندهای افزایش کارایی این سیستم‌عامل اشاره می‌کنیم. با به‌کارگیری این موارد می‌توانید کارایی و بهره‌وری خود را افزایش دهید. در ادامه با آی‌تی‌رسان همراه باشید.
اندازه نشانگر موس خود را افزایش دهید شاید این موضوع بدیهی به نظر برسد، اما در هر صورت اندازه نشانگر موس شما حائز اهمیت است. امکان دارد که به‌سادگی نشانگر موس خود را گم کنید. این موضوع معمولا در هنگامی‌که مشغول تایپ هستید، بیشتر رخ می‌دهد. به هر حال می‌توانید با افزایش اندازه نشانگر موس از طریق تنظیمات “System Preferences > Accessibility > Display”، کار با macOS را برای خود آسان‌تر کنید.
با استفاده از اسلایدر “Cursor Size” می‌توانید اندازه نشانگر را باب میل خود تغییر دهید. حتی تغییری کوچک می‌تواند تفاوتی بزرگ را رقم بزند. البته می‌توانید با تکان دادن موس، سریعا نشانگر آن را نیز پیدا کنید، اما در هر صورت این مسئله کمی زمان‌بر بوده و در نتیجه کارایی شما را کاهش می‌دهد.

این ترفند بیشتر زمانی به کار می‌آید که در قسمت “System Preferences > Display”، حالت “scaled display” را انتخاب کرده باشید. با انتخاب این گزینه، وضوح دریافتی افزایش می‌یابد تا بدین ترتیب بتواند فضای بیشتری از نمایشگر را پوشش دهد.
چیدمان Dock را به‌ عمودی تغییر دهید در حالت پیش‌فرض، Dock در قسمت پایین نمایشگر سیستم‌عامل macOS قرار می‌گیرد. هر چند که این موضوع مشکل چندانی ندارد، اما می‌تواند تا حدودی منجر به اتلاف فضا شود، مخصوصا اینکه مک‌های جدید به همراه نمایشگرهای عریض عرضه می‌شوند. اگر Dock شما تمام صفحه را اشغال نکرده باشد، آنگاه فضاهای خالی در کناره‌های آن به وجود آمده و پنجره‌های باز شده نیز نمی‌توانند این فضا را پر کنند. اگر Dock در پایین صفحه باشد، آنگاه نسبت به کناره‌های سمت راست یا چپ، فضای بیشتری را اشغال خواهد کرد.
قرار دادن Dock بر روی کناره‌های سمت راست یا چپ باعث می‌شود تا بخش اعظمی از فضای اشغال شده نمایشگر خود را پس بگیرید. جهت تطابق آیکون‌ها با فضای عمودی کاهش یافته، macOS موارد لازمه را به نحوی فشرده می‌کند. شما همچنین می‌توانید اندازه Dock را به‌صورت دستی در بخش “System Preferences > Dock” تغییر دهید.

انتخاب سمت راست یا چپ نیز به راست یا چپ دست بودن شما بستگی دارد. اگر راست دست هستید، آنگاه در هنگام استفاده از ترک‌پد، فضای بیشتری جهت حرکت از چپ به راست خواهید داشت، زیرا انگشتان شما به‌صورت طبیعی بر روی لبه راست ترک‌پد قرار خواهند گرفت.
انتقال Dock به سمت چپ، بیشتر برای کسانی مناسب است که از نوشتار الفبایی چپ به راست استفاده می‌کنند. لوگوی اپل و منوی استارت ویندوز نیز از همین اصل طراحی بهره می‌برند.
فقط موارد ضروری را در Dock نگه دارید در حالت پیش‌فرض، macOS اپلیکیشن‌هایی را در داخل Dock قرار می‌دهد که شاید برای همه مفید نباشند. اگر فکر می‌کنید که آیکونی به درد شما نمی‌خورد، آنگاه می‌توانید بر روی آن کلیک کرده و سپس آن را به وسط صفحه کشیده و رها کنید. همچنین می‌توانید بر روی آیکون موردنظر کلیک-راست کرده و سپس نیک گزینه “Options > Keep in Dock” را بردارید.
البته می‌توانید برعکس اقدام بالا را نیز انجام دهید؛ یعنی اینکه اپلیکیشنی را به Dock بیفزایید. این مورد بیشتر زمانی به کار می‌آید که بخواهید فایلی را به‌وسیله اپلیکیشن خاصی اجرا کنید، زیرا بدین ترتیب می‌توانید فایل موردنظر را بر روی اپلیکیشن مربوطه بکشید. جهت قرار دادن اپلیکیشن‌ها در Dock باید بر روی آن‌ها کلیک-راست کرده و سپس تیک گزینه “Options > Keep in Dock” را فعال کنید.

حال توجه خود را به حاشیه سمت راست (یا پایین، بسته به نوع چیدمان شما) Dock معطوف کنید. در اینجا می‌توانید پوشه‌هایی را جهت دسترسی سریع قرار دهید. جهت انجام این کار، فقط کافی است که یک پنجره Finder را به ناحیه خارج از تقسیم کننده Dock بکشید.
جهت شخصی‌سازی شیوه نمایش پوشه‌ها، باید بر روی آن‌ها کلیک-راست (Control+Click) کنید. شما می‌توانید چیدمان، نمای لیست و یا شبکه‌ای و همچنین شیوه طبقه‌بندی آیتم‌ها را نیز تغییر دهید. این پوشه‌ها می‌توانند پوشه مقصد نیز باشند؛ مثلا می‌توانید فایل‌های خود را جهت انتقال به این پوشه‌ها، به داخل آن‌ها بکشید.
اپلیکیشن‌ها را به دسکتاپ‌های مخصوص خود انتقال دهید اگر دسکتاپ شما شلوغ باشد، آنگاه حتما کارایی کمتری را نیز تجربه خواهید کرد. با استفاده از قابلیت “Spaces” سیستم‌عامل macOS می‌توانید اپلیکیشن‌ها و پنجره‌ها را در دسکتاپ‌های مختلف نگه دارید.
از طریق “Mission Control” می‌توانید دسکتا‌پ‌های موجود را مشاهده کنید. جهت اجرای Mission Control باید کلید “F3” را فشار داده و یا اینکه سه انگشت خود را به‌صورت همزمان بر روی ترک‌پد به سمت بالا حرکت دهید. اکنون در بالا می‌توانید لیست شماره‌داری از دسکتاپ‌ها را مشاهده کنید. جهت افزودن دسکتاپی جدید، باید بر روی علامت “+” کلیک کنید. جهت بستن آن نیز باید بر روی علامت “X” کلیک کنید.

همچنین می‌توانید با استفاده از Mission Control و کشیدن و رها کردن اپلیکیشن‌ها نیز، آن‌ها را در دسکتاپ‌های مخصوص به خود قرار دهید. به‌عنوان مثال، شاید شما بخواهید که مروگر اصلیتان در دسکتاپ اول و اپلیکیشن‌هایی همانند Slack یا Evernote نیز در دسکتاپ‌های دوم یا سوم قرار گیرند.
جهت حرکت بین دسکتاپ‌ها می‌توانید سه انگشت خود را بر روی ترک‌پد به‌صورت افقی حرکت داده، کلیدهای ترکیبی “Control+Right” و یا فلش سمت چپ را فشار دهید. جهت جلوگیری از انتقال یک اپلیکیشن به دسکتاپی دیگر، باید بر روی آیکون آن در Dock کلیک-راست کرده (یا اینکه کلیک را نگه دارید) و سپس گزینه “Options > Assign to > This Desktop” را انتخاب کنید. اکنون هر زمان که بر روی آیکون این اپلیکیشن در Dock کلیک کنید، مستقیما به دسکتاپ اختصاصی آن انتقال داده خواهید شد.

پس از مدتی می‌توانید سریعا دسکتاپ مخصوص هر اپلیکیشن را تشخیص دهید. بدین ترتیب با نگه داشتن کلید “Control” و فشار شماره دسکتاپ موردنظر، فورا به آن صفحه منتقل خواهید شد. به‌عنوان مثال، جهت رفتن به دسکتاپ ۳ فقط کافی است که کلیدهای ترکیبی “Control+3” را فشار دهید. همچنین در هنگام کشیدن پنجره، برگه و فایل‌ها نیز می‌توانید از این کلیدهای میانبر استفاده کنید.
در هر صورت، هدف نهایی این است که چندین پنجره را در یک دسکتاپ مدیریت نکنید. در macOS می‌توانید تا ۱۶ دسکتاپ داشته باشید. همچنین این دسکتاپ‌‎ها با مانیتورهای چندگانه نیز سازگار هستند.
پنجره‌ها را تحت زبانه‌ها گروه‌بندی کنید یکی دیگر از ترفندهای افزایش کارایی macOS مربوط به گروه‌بندی اپلیکیشن‌ها است. بسیاری از اپلیکیشن‌های این سیستم‌عامل به شما اجازه انجام این کار را می‌دهند، بنابراین می‌توانید همه چیز را تحت یک رابط کاربری مدیریت کنید. جهت بررسی پشتیبانی یک اپلیکیشن از این ویژگی، باید بر روی “View > Show Tab Bar” کلیک کنید. اگر این ویژگی در دسترس باشد، آنگاه علامت “+” ظاهر خواهد شد. بر روی این علامت کلیک کنید تا برگه‌ای جدید از اپلیکیشن موردنظر باز شود. البته جهت انجام این کار، می‌توانید از میانبر “Command+T” نیز بهره جویید.
اگر چندین پنجره را به‌صورت همزمان در یک دسکتاپ باز کرده باشید، آنگاه با کلیک بر روی “Window > Merge All Windows” می‌توانید تمامی آن‌ها را در قالب یک رابطه کاربری برگه‌ای، با یکدیگر ترکیب کنید. اگر می‌خواهید که برگه‌ای را مجددا به پنجره تبدیل کنید، آنگاه باید آن را به سمت بیرون بکشید.

این ویژگی در سافاری و سایر مرورگرها، iWork ،Apple Maps ،TextEdit و Mail نیز کار می‌کند. همچنین می‌توانید رفتار پیش‌فرض هرکدام از این اپلیکیشن‌ها را نیز تغییر دهید. بدین ترتیب، هر بار پنجره‌های جدید در قالب زبانه‌ها باز می‌شوند. جهت انجام این کار، به “System Preferences > Dock” رفته و به‌جای “Prefer Tabs When Opening Documents”، گزینه “Always” را برگزینید.
قفل مک خود را با استفاده از اپل واچ باز کنید یکی دیگر از ترفندهای افزایش کارایی می‌تواند استفاده از اپل واچ جهت باز کردن خودکار قفل macOS باشد. جهت انجام این کار به یک اپل واچ مجهز به watchOS 3 و یک مک سازگار نیاز دارید (اکثر مدل‌های تولیدی پس از ۲۰۱۳).
جهت فعال کردن این ویژگی باید به “System Preferences > Security and Privacy” رفته و سپس گزینه “Use Your Apple Watch to Unlock Apps and Your Mac” را فعال کنید. حال هر زمان که مک شما حضور شما را احساس کند، آنگاه به‌صورت خودکار و بدون نیاز به وارد کردن گذرواژه، قفل خود را باز خواهد کرد. همچنین می‌توانید از اپل واچ جهت تأیید درخواست‌های سطح مدیریت مک خود نیز بهره ببرید؛ ویرایش تنظیمات قفل شده و یا اجرای دستورات Sudo در Terminal، از این‌گونه موارد هستند.
Safari Reader View را برای وب‌سایت‌های خاصی فعال کنید فضای وب می‌تواند کمی گیج‌ کننده باشد. شاید به دنبال شیوه ایجاد چک‌لیست در اکسل بگردید، اما در نهایت سر از مطلبی در رابطه با ماهیت دارک وب درآورید! ویژگی Safari Reader View می‌تواند به شما در این زمینه یاری برساند. بنابراین یکی دیگر از ترفندهای افزایش کارایی macOS می‌تواند فعال کردن این ویژگی باشد. در هنگام فعال کردن این قابلیت، تنها مقالات تحت تأثیر قرار گرفته و شما همچنان می‌توانید به‌صورت نرمال در وب‌سایت اصلی به جست‌و‌جو بپردازید.
جهت انجام این کار باید به وب‌سایت موردنظر خود رفته، بر روی یک مقاله از آن کلیک کرده و سپس در نوار آدرس به دنبال آیکون “Reader” بگردید. بر روی این گزینه کلیک کنید تا بتوانید پیش‌نمایشی از حالت Reader را مشاهده کنید. اگر کلیک را نگه دارید، آنگاه گزینه “Use Reader Automatically” را مشاهده خواهید کرد. بدین ترتیب هر زمان که به وب‌سایت موردنظر مراجعه کنید، این قابلیت به‌صورت خودکار فعال خواهد شد.

همچنین می‌توانید در نوار منو بر روی “Safari” کلیک کرده و سپس به “Preferences > Websites > Reader” بروید. در اینجا می‌توانید ترجیحات حالت Reader را باب میل خود تنظیم کنید.
نوشته ۷ مورد از ترفندهای افزایش کارایی macOS اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

پیش از رشد سریع شبکه جهانی وب (World Wide Web) در دهه ۱۹۹۰ میلادی، پروتکلی که گوفر (Gopher) نامیده می‌شد، با ترکیب منابع آنلاین، استفاده از اینترنت را آسان کرد. در این مطلب به دلایل خاص بودن این پرتکل و همچنین جایگزینی شدن آن با شبکه جهانی وب می‌پردازیم.
گوفر چیست؟ گوفر یک دایرکتوری سرور/کاربری است که در سال ۱۹۹۱ روی کار آمد. این پرتکل به مردم اجازه می‌داد تا به‌سرعت، منابع موجود در اینترنت را مورد کاوش قرار دهند. هنگامی‌که کاربران از گوفر استفاده می‌کردند، با یک منوی سلسله مراتبی مواجه می‌شدند که در آن لینک‌های اسناد، اپلیکیشن‌های مبتنی بر تلنت، سایت‌های FTP و سایر سرورهای گوفر موجود بودند. شما همچنین می‌توانستید در سرتاسر فضای گوفر (Gopherspace) به جست‌و‌جو اسناد موردنظر پرداخته و دیگر مجبور نبودید که سرورهای FTP را یکی یکی بگردید.
گروهی از برنامه‌نویسان به رهبری مارک پی مک‌کاهیل (Mark P. McCahill) و با عضویت فرهاد آنکلساریا (Farhad Anklesaria)، پل لیندر (Paul Lindner)، دنیل توری (Daniel Torrey) و باب آلبرتی (Bob Alberti)، هنگامی‌که مشغول کار در واحد پشتیبانی ریزکامپیوتر دانشگاه مینه‌سوتا بودند، گوفر را به وجود آوردند.
این افراد مأموریت یافتند تا بر مبنای راهنمایی‌های مبهم مدیران، یک سیستم اطلاعاتی را در سرتاسر محوطه دانشگاه ایجاد کنند که البته ترجیح داده می‌شد این سیستم مبتنی بر رایانه‌های مین‌فریم (mainframe) بزرگ باشد. در یک اقدام عجیب، این تیم توانست که پرتکلی سبک‌تر را توسعه دهد و البته سیستم ابداعی آن‌ها، در عوض بر روی رایانه‌های شخصی ارزان‌قیمت اجرا می‌شد.
توسعه‌دهندگان، نام سیستم جدید خود را گوفر گذاشتند (“Golden Gophers” نام تیم ورزشی دانشگاه بود) تا بدین ترتیب بتوانند حمایت رؤسای شکاک خود را به دست آورند. البته گوفر همنام واژه “gofer” نیز هست. دومی به‌معنای کسی است که کاری را برای سایرین انجام می‌دهد. این دقیقا همان چیزی بود که گوفر جهت انجام دادنش طراحی شده بود.
اکنون پیدا کردن منابع اینترنتی آسان‌تر شده بود
پیش از گوفر، مردم از طریق جست‌و‌جو در سرورهای FTP مختلف در سرتاسر جهان، سعی می‌کردند تا اسناد و برنامه‌های موردنظر خود را از اینترنت جمع‌آوری کنند. البته اپلیکیشن‌های تلنت مبتنی بر متن، همانند برگه‌دان‌های کارت‌های کتابخانه، راهنمای دانشجویان، رابط‌های کاربری پایگاه‌های اطلاعاتی و همچنین بازی‌های MUD نیز وجود داشتند. به هر حال، سیستمی یکپارچه وجود نداشت تا بتواند تمامی این منابع را گردهم آورد.
گوفر تمامی این منابع اینترنتی را به شیوه‌ای کاربر پسندانه با یکدیگر ترکیب کرده و البته نیازی هم نبود تا هیچ داده‌ای در یک پایگاه اطلاعاتی متمرکز و منسجم وارد شود. این سیستم یک موفقیت حقیقی به شمار می‌آمد. شما می‌توانستید در سرتاسر فضای گوفر به جست‌و‌جو پرداخته و یا اینکه فقط منوها را مرور کرده تا ببینید که سرانجام به کجا می‌رسید.
البته گوفر چنان انعطاف‌پذیر بود که می‌توانست نیازهای مشابه سازمان‌های دیگر را نیز پوشش دهد. بنابراین هنگامی‌که دانشگاه مینه‌سوتا، نرم‌افزار گوفر را به‌صورت رایگان به عموم عرضه کرد، استفاده از این سیستم در جهان، رشد سریعی را تجربه کرد. مک‌کاهیل می‌گوید: “ما راه‌کاری درست و ساده را برای یک نیاز در حال گسترش ارائه دادیم.”
گوفر محبوبیت زودهنگام‌‎تری نسبت به وب پیدا کرد دیگر فناوری اینترنت یعنی شبکه جهانی وب نیز در سال ۱۹۹۱ روی کار آمد. این فناوری توسط تیم برنرز لی (Tim Berners-Lee) در سرن (CERN) واقع در سوئیس توسعه داده شد. همانند گوفر، شبکه جهانی وب نیز که در حال حاضر از آن استفاده می‌کنیم، می‌توانست منابع غیرمتمرکز اینترنت را در سرتاسر جهان کنار هم قرار دهد. البته شبکه جهانی وب برخلاف گوفر، از یک مدل سند محور استفاده می‌کرد.
در قیاس با منوی سلسله مراتبی، هر سرور (در شبکه جهانی وب)، یک سری از اسناد متنی پر از لینک‌های فوق‌متنی (hypertext links) را ارائه داده و بدین ترتیب آن‌ها را به یکدیگر متصل می‌کرد. این روش در واقع گام جدیدی جهت غیرمتمرکز کردن اسناد و توزیع پرونده‌ها بود. در هر صورت، سودمندی شبکه جهانی وب در جهانی آنلاین که مبتنی بر متن بوده و اکثرا نیز از طریق پایانه‌های سریالی قابل دسترسی بود، سریع مشهود نبود.
شبکه جهانی وب به‌صورت عمومی در اوت ۱۹۹۱ راه‌اندازی شد و البته شهرت چندانی را نیز به دست نیاورد. مک‌کاهیل از طریق کنفرانس و بررسی‌های شبکه جهانی وب، تیم برنرز لی را می‌شناخت، اما در آن برهه از زمان، فناوری ابداعی لی را چندان شایسته نمی‌دانست.
در همین حال، گوفر سریعا توانسته بود که جای پای خود را در محیط‌های آکادمیک و مؤسسات دولتی (کاربران اصلی اینترنت در آن زمان) محکم کند. این فناوری سریعا به رقیبی جدی برای سیستم‌های کتابخانه‌ای دانشگاهی (که بسیار به داده‌های منسجم وابسته بودند) تبدیل شد.
اینترنت در آن زمان کاملا یک فناوری غیرتجاری بود. مک‌کاهیل توضیح می‌دهد: “در آن زمان که ما بر روی گوفر کار می‌کردیم، قوانین استفاده ثانویه وجود داشتند که به ما این اجازه را نمی‌دادند تا بر روی شبکه بنیاد ملی علوم که تمامی دانشگاه‌ها را به یکدیگر متصل می‌کرد، به فعالیت تجاری بپردازیم. بنابراین ممنوعیت‌هایی در رابطه با امور تجاری وجود داشتند.”
در این محیط ساختارمند و غیرانتفاعی، گوفر توانست که رونق بگیرد. به دلیل محدودیت‌های پهنای باند، اینترنت هنوز به یک تجربه رسانه‌ای تبدیل نشده بود، بنابراین گوفر در زمینه کاوش نسخه اولیه متن محور این قلمرو، یک ابزار کامل به شمار می‌آمد.
حتی تا سال ۱۹۹۳ که اینترنت توانسته بود در خارج از محیط‌های آکادمیک نیز توجهاتی را به خود جلب کند، همچنان بسیاری از رسانه‌ها، گوفر را باثبات‌ترین و کاربرپسندترین عنصر این فضای دیجیتال می‌دانستند. در آن زمان هنوز شبکه جهانی وب به‌عنوان فناوری اصلی اینترنت شناخته نشده بود، هر چند که این موضوع به‌سرعت تغییر کرد.
چگونه شبکه جهانی وب از گوفر پیشی گرفت؟
در طول سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۳، گوفر به‌سرعت محبوبیت پیدا کرد. تیم اولیه به همراه چندین داوطلب، به توسعه و نگهداری از این شبکه ادامه دادند، اما خبر نداشتند که به‌زودی غافل‌گیر خواهند شد!
جهت جبران هزینه‌ها، دانشگاه تصمیم گرفت تا حق گواهینامه‌‎ای را از سرورهای انتفاعی گوفر دریافت کند. این تصمیم باعث سردرگمی و بروز اعتراض‌هایی هم شد. این موضوع نام گوفر را لکه‌دار کرد و در واقع آغازی بر پایان رشد این سیستم بود.
در همین حال، شبکه جهانی وب نیز همزمان با تکامل خود، سریعا محبوبیت پیدا می‌کرد. در سال ۱۹۹۳، NCSA مرورگر Mosaic را منتشر کرد؛ اولین مرورگر وبی که از جلوه‌های گرافیکی پشتیبانی می‌کرد و این موضوع نیز مصادف با استفاده گسترده از ویندوز، در رایانه‌های شخصی بود. برخلاف گوفر که بیشتر یک پلتفرم جمع‌آوری و سازماندهی منابع بود، شبکه جهانی وب یک سیستم انتشار محتوا به شمار می‌آمد. حال با وجود جلوه‌های گرافیکی، پتانسیل‌های تجاری زیادی در این پلتفرم خود را نمایان می‌کردند.
محبوبیت فوق‌العاده گوفر در زمینه کتابخانه‌ها باعث شد تا تیم توسعه‌دهنده آن، به‌زودی در مسیر اشتباهی قدم بردارد. قصد تیم گوفر آن بود که بتوانند تمامی منابع اطلاعاتی غیرتجاری سرتاسر جهان را در یک سیستم یکپارچه کنار هم قرار دهند. مک‌کاهیل می‌گوید: “در حقیقت، بسیاری از مردم خواسته‌ای خلاف نیت ما داشتند. آن‌ها می‌خواستند که به کتابخانه بروند. درواقع ما کمی دیر متوجه اهمیت مبحث تجاری‌سازی در پلتفرم خود شدیم.”
در واقع آن‌ها نمی‌توانستند سرعت به‌کارگیری شبکه جهانی وب را برای مقاصد تجاری، درک کنند. در ادامه وب توانست که در میان کسب‌و‌کارها و عموم مردم، به محبوبیت سریعی دست یابد. تا آن زمان گوفر بیشتر محبوبیت داشت، اما از آن موقع به بعد، اوضاع برای پروتکل دانشگاه مینه‌سوتا تغییر کرد و در نتیجه رشد آن در اواسط سال ۱۹۹۴ شروع به توقف کرد و از طرفی دیگر نیز، شبکه جهانی وب، رشد انفجارگونه‌ای را تجربه می‌کرد.
شاید میخ آخر بر تابوت گوفر این بوده باشد که مرورگرهای جدید وب همانند Mosaic، از ابتدا از پروتکل گوفر پشتیبانی می‌کردند. این موضوع باعث شد تا گوفر همانند یک زیرمجموعه از پلتفرم شبکه جهانی وب به نظر برسد. کاربران می‌توانستند در یک صفحه وب، به‌راحتی منویی از لینک‌ها را ایجاد کنند. بنابراین در آن زمان، گوفر توانایی‌هایی فراتر از وب را ارائه نمی‌کرد.
موفقیت وب، هزینه‌هایی هم دارد همزمان با اینکه وب از گوفر پیشی گرفت، برنرز لی نیز در کنار سایر مخترعین مطرح جهان قرار گرفت. وی حتی در سال ۲۰۰۴ برنده عنوان شوالیه نیز شد. مک‌کاهیل همچنان شغل کامپیوتری آکادمیک خود را ادامه داد و اکنون در دانشگاه دوک مشغول به کار است. وی فکر می‌کند که با توجه به ماهیت تجاری شبکه جهانی وب، موفقیت آن اجتناب‌ناپذیر بوده و البته مشکلی نیز با این موضوع ندارد.
سایر پیشگامان اینترنت همانند سازنده Mosaic یعنی مارک آندرسن (Marc Andreessen)، از دانشگاه جدا شده و به سیلیکون ولی رفتند تا راه پول را در پیش گیرند. اما مک‌کاهیل همچنان از انتخاب خود راضی است: “من به این موضوع نگاهی انداخته و سپس تصمیم خود را گرفتم. می‌دانید، در حقیقت من از خدمت کردن به پژوهش و آموزش، بیشتر از فروش آگهی‌های تبلیغاتی خوشحال می‌شوم.”
البته برنرز لی هم به‌نوعی به عموم خدمت می‌کند، اما مک‌کاهیل می‌گوید که موفقیت شبکه جهانی وب، باری سنگین را بر دوش وی گذاشته است. مک‌کاهیل می‌گوید: “شاید این نیز یکی دیگر از دلایلی باشد که من از شکست خوردن گوفر ناراحت نیستم. وجدان من به‌طور مستقیم تحت تأثیر مواردی همچون فیسبوک و پلتفرم نظارتی شدید آن قرار نمی‌گیرد.”
درست است که می‌گویند لایه جدید اینترنت یعنی همان شبکه‌های اجتماعی، زندگی اجتماعی ما را تغییر داده‌ است. مک‌کاهیل می‌گوید: “هیچ‌کدام از افرادی که این فناوری را اختراع کرده‌‌اند، از سازوکار رسانه‌های اجتماعی راضی نیستند.”
گوفر کاملا از بین نرفته است! شاید باور نکنید، اما همچنان سرورهای گوفر در اینترنت یافت می‌شوند. البته این موضوع بیشتر جنبه نوستالژیک دارد. مرورگرهای مدرن از این پروتکل پشتیبانی نمی‌کنند، بنابراین اگر شما بخواهید از این فضا بازدید کنید، آنگاه باید کلاینت و یا افزونه‌ای جداگانه را برای این موضوع تهیه کنید.
یکی از بهترین مکان‌ها برای شروع، پروژه Overbite است. در اینجا می‌توانید پلاگین‌های گوفر را برای اکثر مرورگرهای مدرن پیدا، و حتی کلاینت گوشی‌های اندرویدی را نیز بیابید. پس از نصب، بهترین سرور جهت بررسی کردن، “gopher://gopher.floodgap.com” خواهد بود.
نوشته گوفر (Gopher) چیست و چرا خاص است؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

اگر دستگاه اندروید شما از مشکلاتی همانند کندی سرعت و موارد مشابه رنج می‌برد، شاید وقت آن رسیده باشد تا شیوه استفاده از Recovery Mode را یاد گرفته و بدین ترتیب گوشی یا تبلت خود را به حالت عادی بازگردانید. این راه‌کار بیش‌تر در مواقعی کارساز است که ویروس‌کشی نیز فایده چندانی نداشته باشد.
Recovery Mode به شما این امکان را می‌دهد تا گوشی خود را مجددا راه‌اندازی کرده و بدین ترتیب بدون هیچ مشکل بالقوه‌ای همانند ویروس‌ها، آغازی مجدد را با گوشی خود تجربه کنید. در پایین به شیوه استفاده از Recovery Mode اندروید در دستگاه‌های مختلف می‌پردازیم.
شیوه استفاده از Recovery Mode اندروید در دستگاه‌های نکسوس و پیکسل گوگل اگر از دستگاهی استفاده می‌کنید که از اندروید خالص بهره می‌برد (همانند گوگل پیکسل ۳ یا ۴)، آنگاه باید مراحل زیر را طی کنید:
کلید “پاور” را نگه داشته و سپس گزینه “Power off” را انتخاب کنید. اگر لمس گوش شما کار نمی‌کند، آنگاه می‌توانید کلید پاور را برای چند ثانیه نگه داشته تا دستگاه خاموش شود. کلید‌های “پاور” و “کاهش حجم صدا” را به‌صورت همزمان نگه دارید. در اینجا باید بتوانید اطلاعاتی را درباره دستگاه خود و همچنین واژه “Start” را در بالای نمایشگر مشاهده کنید. جهت حرکت در این منو باید از کلیدهای “افزایش و کاهش حجم صدا” استفاده کنید. کاربرد کلید پاور هم جهت انتخاب کردن است. کلید “کاهش حجم صدا” را دو الی سه بار فشار دهید تا بتوانید گزینه “Recovery Mode” را در گوشه بالا سمت راست مشاهده کنید. جهت انتخاب باید کلید “پاور” را فشار دهید. در ادامه لوگوی سفید گوگل نمایان می‌شود. پس از آن نیز ربات اندروید را مشاهده می‌کنیم که به پشت خوابیده و همچنین در زیر آن نیز عبارت “No command” نوشته شده است. کلید “پاور” را نگه داشته و سپس یک بار کلید “افزایش حجم صدا” را فشار دهید. حال باید بتوانید گزینه‌های ریکاوری اندروید را در بالای صفحه مشاهده کنید. از کلیدهای “افزایش و کاهش حجم صدا” جهت هایلایت گزینه‌ها و همچنین کلید “پاور” جهت انتخاب گزینه موردنظر خود، استفاده کنید. شیوه استفاده از Recovery Mode در سایر دستگاه‌های اندرویدی در این مقاله قصد نداریم تا Recovery Mode تمامی گوشی‌های اندرویدی را مورد بررسی قرار دهیم. اما شما می‌توانید با جست‌و‌جو در گوگل، روش مطابق با دستگاه خود را پیدا کنید. البته بهتر است که اطلاعات را از منابعی موثق به دست آورید، زیرا شیوه ریست فاکتوری با استفاده از کلید‌های سخت‌افزاری همیشه شیوه ورود به Recovery Mode را نیز شامل می‌شود.
سامسونگ گلکسی S10 ،S9، نوت ۱۰ و سایر دستگاه‌های سری گلکسی کلید “پاور” را نگه داشته و سپس گزینه “Power off ” را انتخاب کنید. اگر لمس دستگاه شما عملکردی را از خود نشان نمی‌دهد، آنگاه باید کلید پاور را برای چندین ثانیه نگه دارید تا دستگاه خاموش شود. کلیدهای “پاور”، “افزایش حجم صدا” و “Home یا Bixby” را به‌صورت همزمان فشار دهید. پس از مشاهده لوگوی سامسونگ، این کلیدها را رها کنید. در منوی ظاهر شده می‌توانید با استفاده از کلیدهای “افزایش و کاهش حجم صدا”، گزینه‌ها را هایلایت کرده و سپس با فشردن کلید “پاور”، آن‌ها را انتخاب کنید. موتورولا وان زوم، دروید توربو ۲، موتو زد، موتو جی (تمامی نسل‌ها) و سایر دستگاه‌های موتورولا کلید پاور را نگه داشته و سپس گوشی خود را خاموش کنید. کلیدهای “پاور” و “کاهش حجم صدا” را به‌صورت همزمان نگه دارید تا دستگاه روشن شود. با استفاده از کلید “کاهش حجم صدا” می‌توانید گزینه “Recovery Mode” را هایلایت کرده و سپس با استفاده از کلید “پاور”، آن را انتخاب کنید. وان‌پلاس ۷ پرو، ۵T ،۶ ،۶T و سایر دستگاه‌های وان‌پلاس کلید “پاور” را نگه داشته و سپس گزینه “Power off”را انتخاب کنید. کلیدهای “پاور” و “کاهش حجم صدا” را به‌صورت همزمان فشار دهید. با استفاده از کلیدهای “افزایش و کاهش حجم صدا” می‌توانید گزینه‌ها را هایلایت کرده و همچنین جهت انتخاب آن‌ها نیز باید کلید “پاور” را فشار دهید. HTC U12 پلاس، ۱۰، U11، وان M9 و سایر دستگاه‌های HTC به قسمت “Settings > Battery” رفته و سپس تیک گزینه “Fastboot” را بردارید. با نگه داشتن کلید “پاور”، دستگاه را خاموش کنید. کلیدهای “پاور” و “کاهش حجم صدا” را نگه دارید. در HTC U11 نیاز دارید تا گزینه “reboot to bootloader” را هایلایت کرده و سپس جهت انتخاب آن، کلید “پاور” را فشار دهید. در ادامه به صفحه bootloader وارد شده و در آنجا می‌توانید با استفاده از کلید “کاهش حجم صدا”، گزینه “Recovery” را هایلایت کرده و سپس جهت انتخاب آن، کلید “پاور” را فشار دهید. الی‌جی G8 ThinQ ،G7 ،V40 ThinQ و سایر دستگاه‌های ال‌جی کلید “پاور” را نگه داشته و سپس دستگاه را خاموش کنید. کلیدهای “پاور” و “کاهش حجم صدا” را به‌صورت همزمان نگه دارید. هنگامی‌که لوگوی ال‌جی را مشاهده کردید، آنگاه باید کلید “پاور” را رها کرده و سپس مجددا آن را فشار دهید (در سرتاسر این فرایند باید کلید “کاهش حجم صدا” را نگه دارید). منویی در مقابل شما ظاهر شده و شما نیز می‌توانید با استفاده از کلیدهای “افزایش یا کاهش حجم صدا”، گزینه‌های آن را هایلایت کرده و سپس جهت انتخاب آن‌ها، کلید “پاور” را فشار دهید. گزینه‌های Recovery Mode بسته به مدل دستگاه خود، شاید با گزینه‌های مختلفی روبه‌رو شوید. البته در این بین استانداردهای مشخصی نیز وجود دارند که در زیر به آن‌ها اشاره می‌کنیم:
Reboot system now: این گزینه دستگاه را به‌صورت عادی، ریستارت می‌کند. Apply update from ADB: قابلیت Android Debug Bridge یا همان ADB به شما این امکان را می‌دهد تا دستگاه خود را به کامپیوتر متصل کرده و سپس از آنجا دستور صادر کنید. این گزینه مختص توسعه‌دهندگان بوده و جهت بهره‌برداری از آن، نیازمند نصب Android SDK (کیت توسعه نرم‌افزاری) هستید. Wipe data/factory reset: این گزینه باعث می‌شود تا تمامی اطلاعات دستگاه شما از جمله موسیقی، ویدیو، اپلیکیشن و … از بین رفته و در نتیجه گوشی شما به تنظیمات کارخانه بازگردد. همچنین با انتخاب این گزینه، پارتیشن کش (cache) نیز پاک خواهد شد. Wipe cache partition: این بخش مربوط به داده‌های سیستمی موقت بوده و با نصب اپلیکیشن‌ها مرتبط است. شما می‌توانید بدون از دست دادن اطلاعات شخصی و یا تنظیمات گوشی خود، این بخش را حذف کنید. پاک کردن این قسمت باعث می‌شود تا مجموعه‌ای از مشکلات دستگاه شما حل شده و البته اطلاعات و یا تنظیمات شخصی خود را نیز از دست ندهید، بنابراین این روش، خطری واقعی ندارد. معمولا این گزینه می‌تواند بسیاری از مشکلات رایج اندروید را مرتفع سازد. نکته: از زمان عرضه اندروید ۷٫۱، شرکت گوگل تصمیم گرفت تا این قابلیت را در دستگاه‌هایی که به‌روزرسانی‌های مداوم را دریافت می‌کنند، کنار بگذارد. شما می‌توانید با رفتن به بخش “Settings > Storage” و لمس گزینه “Cached data”، اقدامی مشابه را انجام دهید. هشداری درباره Factory Reset Protection در تمامی دستگاه‌هایی که از اندروید ۵٫۰ و یا بالاتر استفاده می‌کنند، Factory Reset Protection یا همان FRP در حالت پیش‌فرض فعال شده است. این ویژگی بدین معنا است که حتی در صورت بازگشت به تنظیمات کارخانه نیز، بازهم باید نام کاربری و گذرواژه حساب گوگل خود را وارد کنید.
بدین ترتیب حتی اگر کسی گوشی شما را دزدیده و از طریق منوی ریکاوری نیز آن را به تنظیمات کارخانه بازگرداند، بازهم نمی‌تواند به محتویات گوشی شما دسترسی پیدا کند. البته اگر قصد دارید که گوشی خود را به شخص دیگری بفروشید، آنگاه باید به بخش “Settings > Accounts ” رفته و پیش از بازگشت به تنظیمات کارخانه، حساب گوگل خود را حذف کنید. بدین ترتیب دیگر صاحب بعدی گوشی شما، با FRP مواجه نخواهد شد.
نوشته شیوه استفاده از Recovery Mode اندروید جهت رفع مشکلات رایج این سیستم‌عامل اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

نرم‌افزار مایکروسافت Word از تنظیمات پیش‌فرضی برخوردار است که می‌تواند به شما در طراحی کتاب کمک کنند. چه قصد طراحی یک کتابچه کوچک را داشته باشید و یا یک کتاب راهنما، این تنظیمات به شما اجازه می‌دهند تا یک کتاب یا کتابچه بسیار زیبا را طراحی نمایید.
ایجاد یک کتاب یا کتابچه ابتدا نرم‌افزار ورد را اجرا کنید. توصیه می‌کنیم پیش از اینکه نوشتن محتوای کتاب را شروع کنید، تنظیمات لازم را به طور کامل انجام دهید تا در ادامه با مشکلات قالب‌بندی متن مواجه نشوید. بدین منظور در نرم‌افزار ورد به تب Layout رفته و در گروه‌ Page Setup بر روی پیکان کوچکی که در سمت راست و بخش پایینی قرار گرفته است کلیک کنید.

بدین ترتیب پنجره Page Setup بازه شده به صورت پیش‌فرض تب Margin در مقابل شما قرار خواهد گرفت. در این گروه می‌توانید حاشیه‌های لازم برای صفحات کتاب خود را تعیین کنید. به صورت پیش‌فرض، پارامتر Gutter بر روی ۰ تنظیم شده است. این موضوع می‌تواند در ادامه شما را دچار مشکل کند؛ در واقع گوتر فاصله بین محتوای کتاب و بخشی از کاغذ که قرار است تا شده و یا برش بخورد و به صفحات دیگر کتاب متصل شود را تعیین می‌کند. به همین علت بهتر است مقدار این پارامتر را بر روی ۱ تنظیم کنید تا پس از چاپ، محتوای کتاب در بخش قابل مشاهده توسط خواننده قرار بگیرد.

حالا در گروه Pages بر روی پیکانی که در کنار گزینه Multiple Pages قرار گرفته کلیک نموده و از بین تنظیمات موجود، Book Fold را انتخاب کنید. پس از انتخاب این گزینه، جهت‌گیری صفحه در نرم افزار به صورت خودکار از حالت پرتره به حالت افقی تغییر می‌کند.
نکته: ممکن است متوجه یک گزینه تحت عنوان Reverse Book Fold شده باشید. این گزینه برای محتوایی که از راست به چپ (مانند کتاب‌های ژاپنی) خوانده می‌شوند مناسب است.
پس از انجام تنظیمات اشاره شده، بر روی دکمه OK کلیک کنید.
اکنون تنظیمات لازم برای طراحی کتاب یا کتابچه به اتمام رسیده و از این مرحله به بعد کارهای زیادی وجود دارند که بسته به نیازمندی شما در کتاب آینده‌تان، قابل انجام خواهند بود. می‌توانید یک هدر یا فوتر اضافه کنید، یک فهرست یا جدول محتوا داشته باشید و یا به صفحات کتاب خود یک شماره بدهید. این کارها کاملا به سلیقه و سبک کتاب مورد نظر شما بستگی خواهد داشت.
ممکن است طول محتوای سند شما به گونه‌ای باشد که به چند کتابچه یا بوکلِت تقسیم شود. این موضوع مشکلی را ایجاد نکرده و پس از چاپ می‌توانید آنها را در قالب یک کتاب یا کتابچه ارائه دهید.
کتاب یا کتابچه خود را چاپ کنید پس از درج محتوا و آماده‌سازی ظاهر آن، نوبت به چاپ کتاب می‌رسد. به تب File رفته و سپس گزینه Print را پیدا کنید.

اکنون به سراغ دومین گزینه در گروه Settings بروید.

با باز شدن منوی افتادنی، می‌توانید به استایل‌های چاپ مختلف دسترسی پیدا کنید. اگر یک پرینتر دوپلکس (چاپ دورو) دارید، گزینه Print on Both Sides را انتخاب نمایید. اما اگر پرینتر شما چنین قابلیتی را ارائه نمی‌دهد کافیست گزینه Manually Print on Both Sides را برگزینید.

در نهایت بر روی دکمه Print کلیک کنید تا فرآیند چاپ کتاب یا کتابچه شما آغاز شود.
نوشته آموزش طراحی کتاب در نرم‌افزار مایکروسافت Word اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب

زمانی‌که با حجم زیادی از فایل‌ها سروکار دارید، بهترین راه برای راحتی دستیابی به آن‌ها دسته‌بندی و مرتب‌سازی فایل‌هاست. بنابراین باید هر چیزی را در جای خود قرار دهید. انجام این کار به‌صورت دستی مخصوصا اگر در حال‌حاضر با حجم زیادی از فایل‌ها مواجه هستید، زمان‌بر است و به‌ حوصله زیادی نیاز دارد. بهترین راه برای این‌کار استفاده از برنامه‌های مرتب‌سازی خودکار فایل است.
در ادامه این مقاله به شما خواهیم آموخت که چگونه با استفاده از برنامه‌های مرتب‌سازی خودکار فایل هر فایلی را در مکان مشخص خود قرار دهید. پس با آی‌تی‌رسان همراه باشید.
۱٫ DropIt اگر هنگام مرتب‌سازی فایل‌های خود به مشکل برخورده‌اید، می‌توانید از اپ متن باز DropIt استفاده کنید. برای مرتب‌سازی و دسته‌بندی فایل‌ها باید یک‌ سری rules (قانون) و actions (عمل) ایجاد نمایید. بر روی آیکون شناور راست‌کلیک کنید و Associations را انتخاب نمایید. برای ایجاد قوانین بر روی دکمه + بزنید. سپس فایل‌ها و پوشه‌ها را به درون آیکون DropIt بکشید و رها کنید تا شروع به پردازش نمایند.
برای پردازش فایل‌ها و پوشه‌ها شما می‌توانید یک پوشه watch تعریف کنید و یا SendTo را فعال نمایید. می‌توانید انتخاب کنید که محتوا شما بر اساس نام، تاریخ، اندازه و ویژگی فیلتر شوند و یکی از ۲۱ اکشن موجود را به آن‌ها ارتباط دهید. این اکشن‌ها شامل آپلود، تغییر نام، رمزگذاری، فشرده‌سازی، تغییر ویژگی‌ها و … هستند.
فیلد Rules در اپ DropIt یک ویژگی قوی برای تعریف فیلترها است. با کمک انواع مختلف کاراکترها، اختصارات و یک عبارت منظم شما می‌توانید انتخاب کنید که چگونه فایل‌ها را بر مبنای نام، پسوند و یا نوع آن‌ها فیلتر کنید.
ویژگی‌های منحصربه‌فرد اپ DropIt:
همبستگی گروهی در پروفایل‌های مختلف. برای مثال شما می‌توانید یک پیوند برای کامپیوتر محل‌کار و یک پیوند دیگر را برای خانه خود تنظیم کنید. همچنین می‌توانید به راحتی بین پروفایل‌ها جابجا شوید. این برنامه شامل یک سری از ویژگی‌های انحصاری شامل چند قسمت‌کردن و چسباندن فایل‌ها، ایجاد یک فهرست فایل به‌صورت HTML، ایجاد پلی‌لیست، ارسال فایل‌ها از طریق ایمیل و … است. شما می‌توانید یک تایمر برای نظارت بر پوشه‌ها در فواصل زمانی معین تنظیم کنید. اپ DropIt همچنین یک پنجره پیشرفت برای پوشه‌های تحت نظارت نشان خواهد داد. این برنامه همچنین در فیلد Destination استفاده از متغیرهای محیطی را پشتیبانی می‌کند. برای مثال شما می‌توانید مخفف فرمت فایل را با مسیرهای خود، مخفف فرمت تاریخ را با تاریخ ایجاد یا اصلاح‌شده… ضمیمه نمایید. دانلود: DropIt
۲٫ TagScanner
هر شخصی که مجموعه‌‌ عظیمی از موسیقی داشته باشد، احتمالا درباره مشکلات تغییر نام یا مدیریت کتابخانه‌‌ای که به‌درستی تگ‌ نشده، اطلاع دارد. در حالی‌که نام فایل نیز مهم است این متا‌دیتا بوده که شامل تمامی اطلاع مهم از جمله آرتیست، آلبوم، تاریخ انتشار، کاور هنری و … می‌شود. اما ویرایش نمودن دستی متادیتا بسیار زمانبر و چالش‌برانگیز است.
برنامه TagScanner به شما اجازه می‌دهد تا کالکشن‌های موسیقی را مدیریت و سازمان‌دهی کنید. این برنامه شامل آرایه‌ای از تنظیمات پیکربندی از پیش‌ ساخته برای ویرایش تگ‌های مختلف فرمت‌های صوتی است.
برای بارگذاری فایل صوتی بر روی دکمه Browse for folder کلیک کنید. برنامه، متادیتا را خواهد خواند و آن‌ها را بر اساس حالت مرتب‌سازی (sort mode) نمایش خواهد داد.
ویژگی‌های منحصربه‌فرد اپ TagScanner:
این برنامه از جایگزینی متن پیشرفته و تابع تبدیل در تگ‌ها و نام فایل‌ها پشتیبانی می‌کند. این برنامه می‌تواند نام تعداد زیادی از فایل‌های صوتی را تغییر دهد و آن‌ها را مجددا سازمان‌دهی نماید. شما می‌توانید یک ساختار new folder بر اساس ساختار تگ ایجاد نمایید. برنامه TagScanner به شما اجازه می‌دهد پیش از اعمال‌ تگ‌ها و کاورهای هنری از دیتابیس‌های آنلاین بر روی فایل‌های mp3 آن‌ها را مشاهده نمایید. شما می‌توانید به ایجاد پلی‌لیست بپردازید و اطلاعات را به‌صورت CSV ،M3U ،HTML صادر نمایید‌. دانلود: TagScanner
۳٫ Listary
برنامه Listary یک ابزار جستجو برای پیدا کردن سریع فایل‌هاست. برنامه‌های بالا به مرتب‌سازی خودکار فایل‌های شما کمک می‌کنند اما برنامه Listary پس از مرتب‌شدن فایل‌ها به شما در پیدا کردن آن‌ها کمک می‌کند.
در اولین اجرا اپ Listary از شما می‌خواهد تا کلیدهای میانبر‌ کیبورد را تنظیم کنید. به Options > Hotkeys بروید و میانبر را وارد کنید. زمانی‌که شما کلید میانبر را فشار می‌دهید، نوار جستجو برنامه ظاهر خواهد شد. در این اپ، جستجوی fuzzy search، پسوند، پیشوند یا هر بخشی از نام فایل را شناسایی می‌کند. نتایج بلافاصله در جعبه جستجو نشان داده می‌شود.
ویژگی‌های منحصربه‌فرد اپ Listary:
برنامه‌ Listary به کمک Open and Save Dialog Box می‌تواند به‌سرعت فایل‌ها را باز و ذخیره نماید. شما می‌توانید فایل‌ها را برای باز کردن در هر برنامه‌ای که از Open File dialog استفاده می‌کند، جستجو کنید. از میانبر Quick Switch برای رفتن سریع به پوشه فایلی که مشغول کار بر روی آن هستید، استفاده نمایید. با این کار می‌توانید فایل‌ها را سریع‌تر و بدون مرور دستی Open File dialog باز کنید. شما می‌توانید کلمات کلیدی سفارشی را برای هر تعدادی از پوشه‌ها که بخواهید، تنظیم کنید. فایل‌ها را تنها در آن پوشه جستجو کنید. شما همچنین می‌توانید برای فایل‌ها، پوشه‌ها و برنامه‌هایی که مکررا از آن‌ها استفاده می‌کنید، کلید‌ میانبر ایجاد نمایید. دانلود: Listary
هرچند مرتب‌سازی فایل‌ها به کمک این برنامه‌ها در ویندوز نیز زمانبر است، اما اگر آن را پشت گوش بیاندازید ممکن است بعدا از این کار خود پشیمان شوید. به کمک برنامه‌های مرتب‌سازی خودکار فایل که در بالا معرفی کردیم شما می‌توانید بدون صرف تلاش زیاد و به آسانی به سازمان‌دهی فایل‌ها و کنترل فرآیند مرتب‌سازی آن‌ها بپردازید.
نوشته معرفی ۳ برنامه برای مرتب‌سازی خودکار فایل‌ها در ویندوز اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ادامه مطلب